بازداشت نرگس محمدی، دشمنی با مدنیت
دوشنبه, 11 مه, 2015
نویسنده : صدیقه وسمقی
نرگس محمدی در صف مقدم مبارزانی قرار دارد که در دل آرزوهای زیبای مدنی دارند و برای تحقق آن از تمام سرمایههای زندگی خود مایه میگذارند. آرزوهایی مثل اینکه در ایران حقوق شهروندی، آزادیها و قانون احترام و اعتبار یابد. آرزوهایی مثل این که روزی فرا رسد که دیگر در ایران نه کودکان اعدام شوند ونه بزرگسالان. روزی فرا رسد که حکومت ایران به مجازات اعدام افتخار نکند.
نگاهی به اتهامات وارده به نرگس محمدی و شیوه برخورد با او و دیگر آرزومندان آزادی و عدالت، حکایت از فاجعه بار بودن دستگاه قضا دارد دستگاهی که قانونی بودن جرم و مجازات، صلاحیت دادگاه، عدالت و استقلال قاضی در آن معنا و اعتباری ندارد عدم اعتراض جدی جامعه مدنی به عملکرد ظالمانه دستگاه قضائی به ویژه در برخورد با فعالان مدنی و سیاسی، به چند دادگاه غیرقانونی و فاقد صلاحیت این فرصت را داده که گلوی فعالان مدنی و سیاسی را بفشارند و دشمنی با مدنیت را به نمایش بگذارند.
یکی از اتهامات نرگس عضویت و فعالیت او در گروه لگام است. گروهی که برای لغو مجازات اعدام فعالیت میکند. یک گروه مدنی با هدفی انسانی و قابل تحسین. دادگاه ناآشنا با قانون، اسلام و حقوق مدنی و انسانی، فعالیت برای لغو مجازات اعدام را مخالفت با اسلام معرفی میکند. درحالی که اسلام هرگز مشوق مجازات اعدام نبوده و در روزگاری که مجازات جان در برابر جان، یک سنت معمول بود، آیات گوناگون قرآن، مردم را دعوت به عفو از مجازات جان در برابر جان می نماید و به عفو کنندگان وعده پاداش الهی می دهد. آیا این رویکرد اسلام تلاش برای لغو مجازات اعدام، حتی اعدام در برابر قتل عمد، نیست؟ قرآن آشکارا راه انصراف از مجازات جان در برابر جان، چشم در برابر چشم … را گشوده و مردمان را به گام نهادن در این راه فرا خوانده است. اما افرادی کج اندیش میخواهند این راه رحمت را ببندند، شاید به این دلیل که اگر مجازات اعدام در برابر قتل منسوخ شود، آنگاه مجازات اعدام در برابر دیگر جرائم که کمتر از قتل هستند قابل توجیه نخواهد بود.
وقتی که قرآن اعدام در برابر قتل عمد را تحسین و تبلیغ نمیکند و حتی از آن برحذر می دارد، بدیهی است که اعدام در برابر جرائم دیگر را اصلا بر نمی تابد.
مخالفت با مجازات اعدام با این توجیه مخالف اسلام خوانده می شود که قصاص در قرآن واجب دانسته شده است. حال آنکه تعبیر مدافعان اعدام از قصاص و درک آنان از رویکرد قرآن اشتباه است. وجوب قصاص، نه به معنای وجوب اعدام، بلکه به معنای وجوب رعایت برابری و تناسب مجازات با جرم در صورت اعمال مجازات است که معنایی عاقلانه و عادلانه است.
نکته قابل توجه دیگر ایناست که دلیل بیشتر اعدامها در ایران اعمال قصاص(بنا به تعبیر معمول آن) نیست، بلکه اکثر اعدامها به دلیل قاچاق مواد مخدر صورت میگیرد. به عنوان مثال از دیماه ۱۳۹۱ تا دیماه ۱۳۹۲، ۶۸۷ نفر اعدام شده اند که اعدام ۳۲۸ نفر از آنان در ارتباط با مواد مخدر و اعدام ۱۴۸ نفر به دلیل قتل و بقیه به دلایل دیگر بوده است.
مخالفت با اعدام درحالی مخالفت با اسلام خوانده می شود که اکثر اعدامها اساسا توجیه شرعی قابل قبول ندارد. مثلا تطبیق عنوان افساد فی الارض بر قاچاق مواد مخدر، یک کار سلیقه ایست، زیرا مصادیق افساد فی الارض در زمان پیامبر با امروز متفاوت بوده و اساسا آن مصادیق تعیین نشدهاند، لذا استفاده کردن از این عناوین کلی و تطبیق آن بر موضوعات به ویژه تهدید کردن جان انسانها با اینگونه توجیهات، نامشروع و ظالمانه است. اگر حکومت به دلایل دیگر اصرار به مجازات اعدام نداشته باشد، به راحتی میتواند مجازات اعدام به دلیل قاچاق مواد مخدر را به مجازات دیگر تغییر دهد و توجیه لغو این مجازات بسیار آسان تر از توجیه اثبات این مجازات است.
در دیگر موارد نیز همانگونه که بیان شد نه تنها اسلام اصرار بر مجازات اعدام ندارد، بلکه برای فرار از اعمال این مجازات راه گشوده است. جامعه ایران که روح و جسمش از خشونت، آزرده و خسته شده، حقیقتا نیازمند مبارزه علیه خشونت و اعدام است. این جامعه زخم خورده نیازمند شنیدن آهنگی خوش است که به او نوید آرامش و رحمت دهد. این صداهای زیبا نباید خاموش شوند. هزاردستان و قناری نیز باید بخوانند.
منبع : سحامنیوز