بانوی ظلمستیز
پنج شنبه, 10 مه, 2018
نویسنده : سید محمد سیفزاده
نوشتن در مورد بانوی بزرگوار و مهربان و ظلمستیزی مانند نرگس محمدی بسیار سخت و دشوار است. انسانی که با آنهمه عشق و محبت در لحظه دشوار بین انتخاب بین منافع و حقوق شخصی و فردی و منافع ملی و دیگران و حتی دگراندیشان بر احقاق حقوق جمع و ملی و مردم پای فشرده، تا جایی پیش میرود که حقوق شخصی و خصوصی و خانوادگی او را حکومت پایمال نموده و محروم از دیدار از فرزندان دلبندش مینماید. از تمام آزمایشهای تحمیلی سرفراز و بر درستی راه حقوق بشر بهعهد با خدا و مردم با ایثار تعلقات دنیوی چون کوه استوار و چون دریا آرام و شفاف و به موقع طوفانی مینماید. در کشاکش کانون مدافعان حقوق بشر خاطرات بسیاری از او دارم. در درد و آلام و مشکلات مردم با تمام توان و شجاعت بپا میخاست و میغرید و اشک میریخت. در اقدامات او ذرهای انحراف از موازین حقوق بشر و غمض عین در مقابل ظلم و ستم و تبعیض ندیدم.
بخاطر میآورم روزی از طرف کانون مدافعان مأموریت یافتیم دردفتر سازمان ملل متحد در تهران با نهادهای دیگر حقوق بشری به رایزنی پرداخته تا مسیر همکاری همه نهادهای فوق هموار و میسر گردد. با یکدیگر به آنجا رفته و در کنار هم در سالنی جوانب امر بودیم. پس از ساعتی متوجه شدیم در این سالن از نهادهای مردمسالار حقوق بشری اثری نبوده بلکه عموم از نهادهای حکومتی بخصوص اطلاعاتی و امنیتی میباشند. قرار شد بهنگام شروع جلسه موضوع را مطرح و بعنوان اعتراض جلسه را ترک نماییم و چنین عمل شد. نهادهای حکومتی و رئیس جلسه رنگ باخته و به تکاپو افتاده تا آراممان کنند. تن به این آلودگی حقارت بار نداده و با فریاد و اعتراض که این موضوع را به اطلاع دبیر کل سازمان ملل متحد، آقای کوفی عنان خواهیم رساند با ترک جلسه به دفتر کانون مدافعان حقوق بشر مراجعت و موضوع را گزارش نمودیم. ریاست محترم کانون مدافعان حقوق بشر، بانوی صلح نوبل، سرکار خانم شیرین عبادی نامه اعتراضآمیزی به دبیرکل سازمان ملل نوشته و ارسال نمودند. یادش همیشه گرامی خواهد بود.