استبداد دینی از نمایش اعترافات سیاسی- امنیتی، به نمایش اعترافات رقص و آواز تنزل یافته است و قوه قضاییه و صدا و سیمای غیر ملی و حکومتی، به‌عنوان نشانگان و نمایشگران استبداد دینی، سزاوار تحریم ملی‌اند.
من از دینی که برای حفظ حریم الله، مادری را به خاطر برداشتن روسری، از طفل شیر خوارش جدا می‌کند، و احکام مجازات و زندان صادر می‌کند، بیزارم.
من از دینی که برای حفظ حرمت آسمانیش، دختر جوانی را با تحقیر و هتک حرمت انسانی‌اش‌، با صدای لرزان و چشمان گریان به نمایش عمومی، آنهم در رسانه‌ای با پول ملتی با شرف و غیرت می‌گذارد، متنفرم.
من به دینی که برای تحکیم استبداد، حقوق اساسی انسان را متزلزل می‌کند، کافرم.
گو اینکه درک می‌کنم، اعمال زور می‌تواند پذیرش جبری و شرم‌آورانه‌ای را موجب شود که ملتی بگویند "چه می‌توان کرد؟"، اما سخت بر این باورم که در سستی و عدم مقاومت مدنی، راه یأس و شاه راه خشم گشوده خواهد شد.
اقدام صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در پخش اعترافات شهروندان، محکوم، و مسئولان آن موظف به عذرخواهی هستند و می بایست در تدارک پاسخی مدنی در تحریم ملی این بخش از رسانه و مسئولان امنیتی- قضایی آن بود.
نرگس محمدی
زندان اوین