گفت وگو با شيرين عبادي :
گزارشگران حقوق بشر در انتظار ورود به ايران
چهار شنبه, 24 سپتامبر, 2008
شيرين عبادي وکيل دادگستري و فعال حقوق بشر با حضور در سمينار "چالش هاي مدافعان حقوق بشر در ايران" که دوشنبه بيستم خرداد در مقر شوراي حقوق بشر سازمان ملل در ژنو برگزار شد به موارد نقض حقوق بشر در ايران پرداخت و از ايده تهديد نظامي و همچنين خودداري مقامات جمهوري اسلامي از حضور گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل در ايران انتقاد کرد. در سمينار ژنو، فدراسيون بين المللي جامعه هاي حقوق بشر، ديده بان حقوق بشر و کمپين بين المللي حقوق بشر در ايران نيز شرکت داشتند. اين گفت وگو را مي خوانيد.
درنشست وضعيت مدافعان حقوق بشر درژنو چه مباحثي مطرح شد و چه نتايجي از آن حاصل شد؟
در ژنو کنفرانسي با حضور نماينده فدراسيون بين المللي جامعه هاي حقوق بشر يعني آقاي دکترعبدالکريم لاهيجي، نماينده کمپين بين المللي حقوق بشر درايران آقاي هادي قائمي و نماينده سازمان ديده بان حقوق بشر برگزار شده بود. از ايران من وخانم نرگس محمدي شرکت کرديم. دراين جلسه مباحث مختلفي در زمينه نقض حقوق بشر درايران از سوي سخنرانان مطرح شد. هنگام پرسش وپاسخ نماينده دولت کانادا و همچنين نماينده دولت فرانسه وچند خبرنگار ديگر سوالاتي مطرح کردند.
آيا از سوي دولت ايران هم کسي در اين نشست حضور داشت؟
فردي از نمايندگي دولت جمهوري اسلامي ايران در جلسه حضور داشت و عنوان مي کرد که حضور او جنبه فردي دارد ونه دولتي. وي مطالبي در رد حرف هايي که زده شد مطرح کرد. ازجمله من درسخنانم اشاره کردم که به علت گراني مردم در ايران فقير تر شده اند و طبق گزارش رسمي دولتي ايران حدود پنج ميليون نفر زير خط فقر زندگي مي کنند و ايشان بر اين اعتقاد بود که وضعيت اقتصادي در ايران به صورتي که عنوان کردم نيست و مردم در رفاه مادي به سر مي برند و ساير کشور ها هم مرتکب نقض حقوق بشر شده اند.
به صورت خاص چه مواردي از نقض حقوق بشر مورد نظرشما بود؟
ازجمله مباحثي که مطرح کردم اعتراض به اعدام افراد کمتر از ۱۸ سال بود. جاي تاسف است که در دنيا فقط سه کشور از جمله ايران اعدام افراد کمتر از ۱۸ سال را دارند. يکي ديگر از موضوعاتي که توسط دکتر لاهيجي مطرح شد پرداختن به اعدام بود که متاسفانه ايران دومين درصد اعدام را در جهان دارد. خانم محمدي نيز در زمينه وضعيت کارگران و معلمان صحبت کردند. در انتها من عنوان کردم که دراين جلسه قرار بود آقاي عبدالفتاح سلطاني حضور داشته باشند. اما متاسفانه علي رغم اينکه ازکليه اتهامات وارده تبرئه شده اند، هنوز ممنوعيت خروج از کشور ايران رفع نشده است.
بالاخره تکليف حضور گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل درايران به کجا رسيد؟ آيا اين گزارشگران خواهند توانست براي ارائه گزارش خود به ايران سفرکنند؟
دولت ايران اجازه بازديد براي گزارشگران حقوق بشر صادر نکرده است. به همين جهت نام ايران همرديف ترکمنستان وبرمه مشاهده مي شود که به گزارشگران حقوق بشر ويزاي ورود نداده اند. طبق تصميمي که درمجمع عمومي سازمان ملل درسال گذشته اتخاذ شد، آقاي دبيرکل سازمان ملل بايد امسال براي مجمع عمومي که در سپتامبر برگزار مي شود، گزارشي در زمينه حقوق بشر در ايران تهيه کند وامکان تهيه گزارش، بدون بازديد گزارشگران سازمان ملل متحد از اين کشور مقدور نيست. درخواست کليه شرکت کنندگان در نشست آن بود که دولت ايران اجازه ورود به گزارشگران سازمان ملل متحد بدهد.
آخرين بار که اين گزارشگران به ايران آمدند چه زماني بود؟
چند سال قبل درزمان آقاي خاتمي گزارشگربازداشت هاي خودسرانه به ايران آمدند و از زندان اوين بازديد کردند وهمچنين گزارشگر مخصوص آزادي بيان وگزارشگر مخصوص حقوق زن. اما الان حدود دو سال است که به گزارشگران اجازه وردو به ايران داده نمي شود.
تبعات اينکه اجازه نمي دهد گزارشگران حقوق بشر وارد ايران بشود چيست؟
مسلما تبعات خوبي دربرندارد. زيرا وقتي کشوري اجازه بازديد نمي دهد اينطور تلقي خواهد شد که مطلبي براي پنهان کردن وجود دارد.
گفتيد يکي از افراد دولتي در جلسه ژنو به رد برخي مطالبي که گفتيد پرداختند. چه مواردي ديگري ازطرف وي مطرح شد؟
اعتقاد ايشان اين بود که نقض حقوق بشردر همه کشورها از جمله درکانادا و کشورهاي اروپايي وجود دارد و چرا من به آنها اعتراض نمي کنم. من به آنها متذکر شدم که در مهمترين نطقم يعني نطقي که هنگام گرفتن جايزه نوبل ايراد کردم من به زندان گوانتانامو اعتراض کردم. بنابراين من به نقض حقوق بشر در همه جا اعتراض مي کنم اما آن جلسه، جلسه اي خاص براي رسيدگي به وضعيت حقوق بشر در ايران بود در نتيجه من فقط آن موضوع را مطرح کردم.
شما در مسافرت اخيرتان به اروپا، در مجمع بين المللي رسانه در شهر بن نيز شرکت کرديد. اين مجمع به چه منظوري برگزار مي شد و چه مباحثي با حضور شما مورد بررسي قرارگرفت؟
اين فورم به دعوت دويچه وله راديو آلمان و درشهر بن با حضورهشتصد نفر از مديران مسوول و خبرنگاران از سراسر جهان برگزار شد. سخنران اصلي من بودم که درزمينه آزادي بيان صحبت کردم وبه شقوق مختلف سانسور پرداختم و تاکيد کردم که سانسور دونوع است، پنهان و علني. سانسور علني مثل سانسوري است که درايران وجود دارد و تا کتابي اجازه چاپ نگيرد هيچ چاپخانه اي حق چاپ آن را ندارد. دراين ارتباط چه بسا کتاب هايي که اجازه چاپ نگرفته اند يا به مولف ومترجم دستور داده شده که مطالبي را عوض کنند. اما نکته شگفت انگيز اين است که براي کتابي مجوز چاپ صادر مي شود ولي دادگاه آن را قبول ندارد و نويسنده وناشر را تحت پيگرد قرار مي دهد.
مثلا چه کتاب هايي؟
به عنوان مثال مي توانم به کتاب ميهماني حاج آقا و زنان پرده نشين اشاره کنم که هر دومجوز جاپ داشتند اما دردادگاه تحت پيگرد قرار گرفتند.
آيا دامنه سانسورمحدود به اين موارد است؟
خير. دامنه سانسور درايران چند سالي است که به سايت هاي اينترنتي هم رسيده و تعدادي از وب لاگ ها وسايت ها را سانسور کرده اند و تعدادي از بهترين روزنامه نگاران ما ازجمله آقاي کبودوند، حسن پور و باقي در زندان هستند. نوع ديگر سانسور که به آن سانسور پنهان گفته مي شود زماني است که رسانه هاي بزرگ در انحصار يک يا چند گروه هستند که به يک يا چند طرز تفکر خاص تعلق دارند. اين نوع سانسور مثلا در آمريکا ملاحظه مي شود. درآمريکا کسي را به جرم بيان عقايد و يا نوشتن زندان نمي کنند. اما ادغام رسانه ها در يکديگر آنچنان ثروت و قدرت بسياري فراهم آورده که براي رسانه هاي مستقل و غير وابسته امکان رقابت با آنها نيست. در چنين شرايطي رسانه هاي مستقل و کوچک به زودي از پاي در مي آيند و نويسندگان مستقل که به طرز تفکر صاحبان سرمايه تعلق ندارند امکان دسترسي به مخاطبان خود را تا مقدار زيادي ازدست مي دهند.
بعد از آن سفري به لندن داشتيد که در آن به موضوع مناقشات خاورميانه پرداختيد. چه برنامه هايي را دراين سفر دنبال کرديد؟
سفر لندن براي رونمايي کتاب حقوق پناهنگان که به فارسي نوشته وچاپ شده و اخيرا از طريق کميسارياي عالي پناهنگان و توسط خانم بنشه کينوش به زبان انگليسي ترجمه وچاپ شده انجام گرفت. همچنين يک سخنراني در لندن داشتم در زمينه وضعيت خاورميانه که در آن علل اغتشاشات خاورميانه را حول سه محور مورد بحث وگفت وگو قرار دادم: اول، نبود و يا کمبود دموکراسي در کشورهاي خاورميانه که ريشه اصلي ناآرامي ها را بايد در آن جستجو کرد. دوم، تهاجم نظامي به عراق که باعث ازدياد تروريسم و بنيادگرايي شد. سوم، مناقشه اسراييل و فلسطين که تا زماني که مذاکرات صلح بين اين دوکشور به نتيجه نرسد خاورميانه روي آرامش نخواهد ديد. در خاتمه آن بحث، نه تنها با حمله نظامي به ايران، بلکه با تهديد به حمله نظامي به ايران مخالفت کردم و گفتم که وضعيت حقوق بشر و دموکراسي در ايران مناسب نيست، اما بهبود وضعيت وظيفه اي است بر عهده ما ايرانيان و هيچ ارتباطي به سربازان خارجي ندارد فقط درصلح و آرامش است که حقوق بشر ودموکراسي امکان پيشرفت دارد. در کشوري مانند عراق، گفت وگو وصحبت از آزادي بيان وآزادي عقيده امري است بيهوده چراکه همه به دنبال جان پناهي مي گردند که خود را نجات دهند.
درکنفرانس لندن به موضوع مناقشات خاورميانه وريشه هاي ان اشاره کرده ايد. آيا ايده يا برنامه اي داريد که درخصوص اتفاقاتي که در غزه وسرزمين هاي اشغالي رخ مي دهد نظر خود را مطرح کنيد؟
درخصوص مساپلي که در غزه اتفاق افتاده ما اطلاعيه هايي را صادر کرده ايم. من به نقض حقوق بشر در همه جاي دنيا اعتراض مي کنم. مساله غزه را دوبار در سفري که اخيرا داشتم مطرح کردم. مسلما آنچه در غزه اتفاق مي افتد نقض حقوق بشر است واميدوارم اختلافات اسراييل وفلسطين منجر به قرارداد صلحي بشود که موجب بشود هر دو با آرامش در کنار هم زندگي کنند. در اين خصوص بايد مذاکرات صلح ادامه پيدا کند.
منبع : روزآنلاين