به زودی هشتمین سالروز حبس ظالمانه پدرم فرا می‌رسد.
بسیار دویدیم و به گوش همه رساندیم که دادگاهی بی‌طرف به پرونده پدرم- عبدالفتاح سلطانی- رسیدگی کند ولی کسی صدایمان را نشنید!
نامه‌ها نوشتیم که زندانی حقوقی دارد و بدیهی‌ترین حق زندانی، رسیدگی درمانی و حق مرخصی است. ولی کسی صدایمان را نشنید.
اکنون که دادیار عوض شده بعد از گذشت قریب به 8 سال آقای رستمی یادش افتاده که اعمال قدرت کند و سهم خود را از زورآزمایی‌ها، نشان دهد باشد که ترفیع درجه یابد!
راستی چرا دادیارها و قضات برای حرکت در مسیر حق و قانون مسابقه نمی‌دهند؟!
چرا قضات برای اعتبار و عزتمندی گوی سبقت از یکدیگر نمی‌ربایند؟!
بعد از مدت‌ها نمایش و وعده و وعید چرا مرخصی تعطیل شد. چه کسی جواب ما را خواهد داد؟!
پس از گذشت ۷ سال و 10 ماه زندان و اجرای حکم ناعادلانه، هنوز بازجو و دادیار خارج از اراده مسئولین زندان اعمال سلیقه و قدرت می‌کنند.