ماده نخست: تعریف معلولیت
ماده نخست پیماننامه، هدف از تصویب آن را « ارتقا، محافظت و اطمینان از برخورداری کامل و برابر از کلیه حقوقبشر و آزادیهای اساسی توسط همه افرادی دارای معلولیت و احترام به کرامت ذاتی آنها»، بیان کرده است.
در واقع این بخش از ماده نخست تلاش دارد بر اعمال هرگونه تبعیض و نابرابری علیه افراد دارای معلولیت در برخورداری از حقوق و آزادیهای خود در جامعه غلبه کند.
ادامه این ماده تعریفی برای «افراد دارای معلولیت» ارایه داده است که بر اساس آن « افراد دارای معلولیت شامل کسانی می شوند که دارای نواقص طویل المدت فیزیکی، ذهنی، فکری و یا حسی می باشند که در تعامل با موانع گوناگون امکان دارد مشارکت کامل و موثر آنها در شرایط برابر با دیگران در جامعه متوقف گردد.»
این تعریف نه تنها جامع و کامل نیست بلکه طیف گستردهای از افراد را که ممکن است به عنوان معلول شناخته شوند در بر نمیگیرد مانند افراد با معلولیت کوتاه مدت و یا افرادی که در گذشته معلولیت داشته اند.
در بسیاری از نقاط دنیا به افرادی که دارای ویژگیها یا تفاوتهای خاص هستند با دید منفی نگریسته میشود و حتی به آنها انگ زده میشود، مثلا برخی معتقدند معلولیت نوعی مجازات برای ارتکاب افراد به گناه است، و با این دیدگاه، انزوای اجتماعی به فرد دارای معلولیت تحمیل میشود.
در این رابطه واژگانی که در جامعه برای خطاب کردن افراد دارای معلولیت به کار میروند نشان دهنده نوع نگرشی است که افراد جامعه نسبت به آنها دارند. به عنوان مثال در یک جامعه با نگاه منفی، آنها را با واژگانی مانند «فلج»، «چلاق»، «کور» و «عقب مانده ذهنی» خطاب می کنند که به طرز آشکاری تحقیرآمیز هستند.
معلولیت حاصل ناتوانی جامعه
نویسندگان این پیمان نامه تاکید داشتند که معلولیت مفهومی در حال تغییر و تکامل است و نباید آنرا تنها ناشی از نقص جسمی و ذهنی موجود در فرد در نظر گرفت بلکه معلولیت را باید نتیجه رابطه بین شخص و محیطی که در آن زندگی می کند دانست.
به عنوان مثال فردی که از صندلی چرخدار استفاده میکند ممکن است برای به دست آوردن شغل با مشکل روبرو شود، نه به این دلیل که شایستگی و تجربه کافی ندارد بلکه تنها به این دلیل که در مسیر رسیدن به محل کار با موانع بسیاری مانند پیادهروهای ناهموار، اتوبوسهای نامناسب و راه پلههای زیاد و باریک در ساختمان، روبرو می شود.
همچنین دو فرد با شرایط یکسان اما در دو جامعه متفاوت ممکن است در یکی معلول و در دیگری سالم تلقی شوند.
به عنوان نمونه، فردی که از نوع خاصی از بیماری نزدیک بینی رنج میبرد و در محل زندگی خود به لنزهای چشمی مورد نیاز دسترسی ندارد به عنوان فرد دارای معلولیت در نظر گرفته شود، اما اگر فرد دیگری با شرایط جسمی مشابه در جامعه دیگری به لنز چشمی دسترسی داشته باشد به عنوان فرد دارای معلولیت در نظر گرفته نمیشود چرا که مشکل بینایی خود را با استفاده از لنز بهبود بخشیده است.
*عکس:سازمان بهزیستی کل کشور
کانال تلگرامی کانون مدافعان حقوق بشر @DhrcIran